
ضایعات مغزی، دردهای جسمانی، محدودیت بینایی شنوای، استروک (حمله قلبی) و زندگی تنها یکی از عوامل
گوشه نشینی و نداشتن امید به زندگی در سالمندان است. روانشناسان شایعترین مشکلات روانی
در دوران سالخوردگی را اضطراب و برخی مشکلات خلقی مانند افسردگی میدانند.
از این نظر سالمندان از زمره گروههای آسیبپذیر در جامعه به شمار میآیند که لازم است در جهت کاهش افسردگی
و اضطراب یاری شوند. سایر اختلالهایی که معمولا در دوران پیری شایع میشود عبارت است از:
ترس از مرگ، احساس تنهایی، ناکامی، خستگی، استرس، افکار خودکشی، تغییر در الگوی خواب.
البته همان طور که میدانید این اختلالها غیر از بیماریهای جسمانی هستند که معمولا سالخوردگان با آنها دست و پنجه نرم میکنند.
بیماریهایی نظیر ناراحتیهای قلبی، دیابت، ناراحتیهای گوارشی، عروقی و فشارخون … اما از
بین اختلالهای روانشناختی، افسردگی، به عنوان معمولیترین مسایل احساسی و عاطفی در سنین سالمندی بروز میکند
و معمولا در این سنین از دست دادن علاقه و انرژی، بیخوابی زیاد، ابراز شکایت و سرزنش خود در قالب افسردگی نمایان میشود.
متاسفانه مواردی مانند مرگ همسر، اختلال در انجام وظایف و از دست دادن آزادی
نیز از دلایل بروز افسردگی در سالمندان است و تاسف بیشتر این است که احتمال موفقیت
در خودکشی در سالمندان افسرده به مراتب بیشتر از جوانان گزارش شده است. همچنین اختلالات اضطرابی نیز میتواند
در سالمندان همچون هراس، وحشت زدگی و یا حتی علایمی از بیماریهای غدد داخلی، تنفسی، قلبی و عروقی، را ایجاد کند
که در این مواقع مراجعه افراد سالمند به مراکز بهداشتی و درمانی ضروری است. همه ی این موارد نشان میدهند
که ما به عنوان فرزندان یا نوهها و حتی به عنوان اطرافیان افراد سالمند لازم است به آنها در بدست آوردن روحیه بهتر کمک کنیم.
اما چگونه؟ در این مقاله میخواهیم برخی از این راه کارها را با شما در میان بگذاریم. سالمند، کودک نیست متاسفانه برخی از ما
با سالمندان مانند کودکان رفتار میکنیم. به آنها امرو نهی میکنیم و فراموش کردهایم که سالمند ناتوانی
که با او طرف هستیم شان و مرتبه خاصی دارد که در رفتار با آنها باید مراقب به خطر نیفتادن آن شان و مرتبه باشیم.
در بسیاری موارد وقتی صحبت از مراقبت و نگهداری از پدر و مادر سالمندمان به میان میآید، گمان میکنیم
چون آنها را دوست داریم، این مراقبت بسیار ساده است. برای همین با یک نگرش سنتی
با آنها که پا به سن گذاشتهاند، رفتار میکنیم؛ رفتارهایی که گاهی مناسب
سن والدین سالمندمان (چه سالم و چه بیمار یا معلول) نیست. گاهی اوقات ما سعی داریم
همانطور که از فرزندمان مراقبت میکنیم، با آنها برخورد کنیم و فراموش میکنیم که ما هرگز نمیتوانیم
والد پدر و مادر خود باشیم و مراقبت از آنها مهارتهای خاصی نیاز دارد. نکته مهم این است که
این مهارتها که باید در تکتک رفتارهای ما نمود داشته باشد، آموختنی هستند اما بیشترمان این مهارتها را بلد نیستیم و
صرفا با مهر و محبت هم نمیتوان این مهارتها را در خود ساخت.

شاید اگر به طریقی یاد میگرفتیم که چهطور با فرد سالمند خانواده رفتار کنیم، این همه گلایه و نارضایتی در خانوادهمان به وجود نمیآمد.