به گزارش خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛
معمولاً در هفتههای اول و دوم تشکیل نطفه، مادر متوجه بارداری خود نمیشود و علامت خاصی ندارد.
در هفته سوم بارداری سلول های جنسی مرد و زن در یکی از لولههای فالوپ یکی
میشوند و سلول اولیه به نام zygote زیگوت را تشکیل میدهند.
اگر بیش از یک سلول جنسی ماده آزاد و بارور شود امکان دارد چندین زیگوت تشکیل
شود، این سلول دارای ۴۶ کروموزوم است که ۲۳ عدد از آنها متعلق به پدر و ۲۳ عدد
متعلق به مادر است و باعث ایجاد خصوصیاتی، چون تعیین جنسیت کودک، رنگ چشم،
موها، نوع شخصیت و سطح هوش کودک میشود.
به زودی پس از لقاح سلول زیگوت به سوی رحم حرکت میکند و از همان زمان تقسیم
سلولی آغاز میشود تا سلولهایی شبیه به تمشک تشکیل شود.
در هفته چهارم به محض رسیدن زیگوت به رحم تقسیمات سلولی افزایش پیدا میکند
و جنین به دیواره رحم میچسبد تا از آن محافظت کند. این دیواره تا زمان تشکیل جفت
نقش تغذیه کننده زیگوت را نیز برعهده دارد.
و سایر اندامهای کودک شروع به تشکیل شدن میکنند.
جنین در این مرحله از سه لایه تشکیل شده است لایه بالایی، اکستروم و لایه بیرونی
که در اصل تبدیل به لایه خارجی پوست بدن کودک، سیستم عصبی مرکزی و محیطی،
چشم، گوشها و بسیاری دیگر از بافتها و اندامهای بدن میشود.
قلب کودک و سیستم گردش خون در لایه میانی سلول، مزودرم تشکیل میشود، این لایه
همچنین به عنوان پایهای برای شکل گیری استخوان ها، عضلات، کلیهها و حتی سیستم
تولید مثلی مورد استفاده قرار میگیرد.
در پایان هفته پنجم نوزاد به اندازه نوک یک قلم است.
هفته ششم هفتهای است که نخستین بار قلب کودک شروع به تپش میکند.
و قلب جنین تکمیل و شروع به پمپاژ خون میکند.
در این مرحله ویژگیهای پایهای صورت ظاهر میشود از جمله گوش و اجزای داخلی آن
تشکیل میشوند و فک کودک نیز تکمیل میشود.
جنین در این زمان خم شده و به شکل حرف انگلیسی C در میآید و جوانههای کوچک
دست و پاها شروع به رشد میکنند.
کارشناسان در عین حال اذعان دارند شنیدن صدای ضربان قلب جنین درمادران باردار متفاوت
است و به عوامل متعددی بستگی دارد، برخی از مادران توسط دستگاه سونوگرافی در حدود
هفته ۳ یا ۴ بارداری صدای ضربان قلب جنین خود را میشنوند و برخی دیگر هم در اوایل هفته
در هفته هفتم بارداری مغز جنین تکمیل میشود و چهره او به سرعت به فرم طبیعی نزدیک
میشود. عنبیه چشمها تشکیل میشود و دست و پاها به رشد خود ادامه میدهند،
دراین زمان جنین به اندازه پاک کن نوک مداد است.
در هفته هشتم چشمهای کودک قابل مشاهده و انگشتان دست و پا، لاله گوش، لب بالا و
بینی تشکیل شده است. بدن جنین دراین مرحله شروع به صاف شدن میکند.
جنین در این زمان ابعادی در حدود ۱۱ الی ۱۴ میلی متر دارد.
در هفته نهم بارداری، انگشتان پا تشکیل میشوند و استخوانها رشد میکنند، مفصل آرنج
تشکیل میشود و روند تکمیل پلک و گوشهای جنین همچنان ادامه دارد.
در این زمان جنین ۲۰ میلی متر طول دارد.
درهفته ده بارداری گردن جنین شروع به رشد میکند
سرنوزاد کاملاً از گردن فاصله میگیرد و پلکها برای محافظت از چشم جنین تکمیل شده است.
درهفته یازده بارداری اندامهای تناسلی کودک تشکیل میشود و جنسیت او قابل تشخیص میشود.
کودک در این زمان ۵۰ میلی متر و وزن او هشت گرم است، دراین هفته گلبولهای قرمز
در کبد کودک تشکیل میشوند و گردش خون به خوبی انجام میشود.
در این زمان تکامل کودک انجام شده و تا ماههای آخر بارداری رشد کامل سایر اعضای بدن انجام میشود.
منبع: mayoclinic
مواد غذایی را نداشته باشد از سوند معده استفاده می شود.سوند معده یک تیوپ
نازک و بلند از جنس لوله نرم و قابل انعطاف است که غذا را از طریق بینی به معده
می رساند.بیمار در بیشتر موارد با سوند معده مرخص شده و به منزل می رود در نتیجه
خانواده و یا پرستار بیمار باید نکات لازم را در مورد مراقبت از لوله معده بدانند تا از بروز
مشکلات در منزل جلوگیری کنند. ما در این مقاله سعی کرده ایم به زبان ساده نکته های
مهم مراقبت از سوند را به شما آموزش دهیم تا شما را راهنمایی کند.
بخاطر اینکه از محل درست سوند در معده اطمینان داشته باشید اول سرنگ گاواژ را
به انتهای سوند معده متصل کرده پیستون سرنگ را به طرف بیرون بکشید در این حالت
باید یک مایع زرد یا سبز رنگ که محتویات معده است را می بینید که نشان دهنده محل
درست لوله است در اصطلاح به این کار گاواژ می گویند.
اگر موقع لاواژ بیشتر از ۱۵۰ سی سی مایع از معده بیرون بیاید به بیمار نباید وعده غذایی
جدید داده شود. در این موقع محتویات را دوباره به درون معده برگردانده و چند ساعت صبر کنید
و دوباره چک کنید. در صورتی که با لاواژ نتوانید از محل درست لوله مطمئن شوید ۲۰ سی سی
هوا درون سرنگ کشیده و به داخل لوله معده وارد کنید برای این کار دستتان را روی معده گذاشته
و ورود هوا را به درون معده چک کنید با این روش متوجه جایگیری درست لوله می شوید.
اگر با لاواژ کردن محتویات معده را ندیدید ممکن است لوله جابجا شده باشد در نتیجه باید
با پزشک تماس گرفته شود.
حداقل ۴۵ دقیقه غذا در محیط بیرون بماند تا دمای آن نزدیک به دمای محیط شود.بیمار
را قبل از شروع گاواژ به حالت نشسته و یا نیمه نشسته قرار دهید و بعد از تمام شدن
هم ۳۰ الی ۶۰ دقیقه هم بیمار باید در این وضعیت بماند. این کار باعت ریسک آسپیراسیون
یعنی وارد شدن مواد غذایی به درون ریه ها را کم کرده و احتمال پنومونی یا عفونت
ریه را کمتر می کند.در انتهای سوند معده سرنگ را قرار دهید.حجم مورد نظر را برای
بیمار گاواژ کنید به این صورت که مایع را داخل سرنگ گاواژ ریخته و بگذارید به کمک
نیروی جاذبه مواد وارد معده شوند . تا جایی که ممکن است از ورود هوا به داخل معده جلوگیری کنید.
در پایان گاواژ با ۳۰ سی سی آب لوله را شستشو دهید.برای جلوگیری از خارج شدن
مواد غذایی کلمپ یا گیره سوند را ببندید.در پایان گاواژ سرنگ را شسته و برای مرحله بعد آماده کنید.
در برخی مواقع به بیمار از این روش دارو داده می شود. فرم بعضی از داروها به صورت مایع
است مانند انواع شربت ها که دادن این داروها از روش سوند معده راحت است ولی گاهی
مجبور به استفاده از قرص هستیم که باید قرص ها به صورت کامل خرد شوند با این وجود
در مورد اینکه آیا تمام قرص ها را می شود خرد کرد یا نه باید با یک داروساز مشورت کنید.
مطابق روش های گفته شده در بالا محل لوله را چک کنید.
لوله را با ۳۰ سی سی آب قبل از دادن دارو شستشو دهید.
قرص ها را با دسته هاون خرد کنید و بعد داخل آب گرم حل کرده به طوری که تکه های ریز
آن موجب انسداد لوله نشوند. سپس داروهای حل شده را داخل سرنگ کشیده، سرنگ را
در انتهای لوله معده قرار داده و محلول را به درون لوله وارد کنید.برخی از داروها همراه با
غذا و برخی با معده خالی استفاده می شود پس در مورد چگونگی استفاده از داروها از پزشک خود سوال کنید.
روزانه دو بار در صورت امکان دندان ها را مسواک کنید.برای جلوگیری از زخم فشاری روی بینی،
محل ثابت شدن سوند روی بینی را روزانه و یا هر زمانی که شل شد عوض کنید.برای تمیز کردن
روزانه بینی می توانید از اپیلکاتور با سر پنبه ای استفاده کنید.مطمئن باشید که چسب روی
بینی محکم است هر زمان که لوله معده خارج شد بلافاصله به پزشک خود اطلاع دهید.
چه زمانی باید با پزشک خود تماس بگیرید؟
زمان خارج شدن لوله از معده
در صورت بروز مشکل تنفسی در هنگام انجام گاواژ
در صورت عدم اطمینان از جای گیری صحیح لوله
در صورت بروز هر کدام از علایم زیر اگر از یک روز بیشتر ادامه داشته باشد.
اسهال
تهوع
رنگ تیره ادرار
یبوست
خشکی دهان
بوی بد ادرار
نمایان شدن بخش های زیر پوست و به طور معمول باعث خونریزی خارجی می شود.
این زخم ها در هر وسعتی که باشند عفونی شده و میکروب ها می توانند خیلی راحت
به قسمت های زیر پوست نفوذ کرده و بیشتر شوند. در نتیجه باید روی زخم ها به خوبی
تمیز و پوشیده شود و پوشش آن هم ثابت باشد.پوشاندن زخم در جلوگیری از خونریزی،
جلوگیری از آلودگی و جذب خون و ترشحات زخم کمک می کند و باعث التیام سریع زخم می گردد.
زخم ها مختلف هستند که بنا بر نوع زخم اقدامات مربوط به آن تفاوت دارد.
این نوع زخم در اثر ساییده شدن لایه بالایی پوست بوجود می آید. به خاطر این که بیشتر
اعصاب این لایه آسیب می بینند، زخم دردناک می شود ولی خونریزی قابل توجه نیست.
خراشیدگی اگر زیاد باشد یا ذرات خاک و اجسام خارجی در آن فرو رفته باشد در این صورت
زخم خطرناک است.
اقدامات برای این زخم ها :
در صورتی که جسم خارجی به طور سطحی در پوست فرو رفته باشد، زخم را به آرامی
با آب و صابون بشویید با با بتادین ضدعفونی و پانسمان کنید.
بریدگی زخمی است که لبه های صاف دارد و مثل بریدگی جراحی یا بریدگی با لبه کاغذ است.
این نوع زخم سوزش زیادی دارد و شدت خونریزی در این زخم بسته به عمق بریدگی،
محل و اندازه زخم ها تفاوت دارد.
اقدامات در این زخم :
در زخم هایی که با بریدگی و پاره شدگی هستند اولویت با کنترل خونریزی توسط فشار مستقیم است.
لبه های زخم را به هم نزدیک کنید. عضو آسیب دیده را بی حرکت و کمی بالاتر از سطح قلب قرارداده
تا درد و خونریزی کمتر شود. اگر جسم خارجی در زخم باقی مانده باشد آن را جارج نکنید.
زخم را ضد عفونی و پانسمان کرده و مصدوم را یکی از نزدیکترین درمانگاه برسانید.
در این نوع زخم بخشی از پوست یا عضله از بدن جدا یا آویخته می شود.
روی زخم را تمیز و از خونریزی جلوگیری کنید در صورتی که پوست یا قسمتی از عضله آویزان
باشد آن را به محل اولیه خود برگردانده و رویش را ببندید و به پزشک مراجعه نمایید.
نوعی زخم عمیق است که در اثر وارد شدن یک جسم نوک تیز ایجاد می شود. این نوع جراحت
همیشه موجب خونریزی شدید نمی شود اما اگر آسیب در سوراخ شدگی های شکم و قفسه
سینه باشد احتمال خونریزی های شدید و مرگ زیاد است.
اقدامات لازم برای این زخم:
در ابتدا آسیب بگذارید چند لحظه ای خونریزی جریان داشته باشد تا میکروب های داخل زخم همراه
با خونریزی خارج شوند. بعد محل زخم را ضدعفونی کرده و در اگر جسم خارجی در آن فرو رفته باشد،
آن را خارج کنید، بخاطر اینکه با خارج شدن جسم خارجی خونریزی بیشتر می شود. در نتیجه جسم
را با پانسمال ثابت نگه دارید و زخمی را به بیمارستان انتقال دهید.
از شدیدترین نوع زخم ها و خونریزی ها قطع عضو است که بیشتر به خاطر یک جسم برنده صنعتی آلوده بوجود می آید.
اقدامات برای این زخم:
عضوی که زخمی شده و خونریزی می کند را با وارد کردن فشار مستقیم و بالا نگه داشتن آن قسمت
قطع کنید. برای مراقبت از عضو قطع شده آن را در یک کیسه پلاستیکی قرار دهید و سر آن را هم در
یک گاز استریل یا دستمال تمیز پیچانده و سپس درون یک کیسه پلاستیکی قرار داده و سر آن را گره بزنید.
بعد کیسه محتوای عضو قطع شده را داخل کیسه قرار داده و کیسه و مصدوم را به نزدیک ترین بیمارستان منتقل کنید.
نه برای نهادِ سیاست و تصمیمگیری، و نه برای افراد جامعه. البته دلایل متفاوتی میتواند
داشته باشد. یکیاش هم به نظرم خودِ روانشناس های ایران هستند؛ در این سه چهار
دههی اخیر چنان در یک لاکِ فردگراییِ افراطیِ کُمیک فرو رفتهاند که انگار آدمیزاد است و تفکراتش.
همینکه تفکراتش خوب و مثبت شود دیگر بس است. دیگر، نظام اجتماعی، طبقهی اجتماعی،
نهاد سیاست، نظام اقتصادی، جغرافیا، آگاهی اجتماعی و هر چیزِ غیرفردی، کشک است و نیاز به توجه ندارد.
اما حالا جدای از اینها آیا واقعاً روانشناس ها روانی اند؟
آیا زندگیهایِ خودشان مشکل دارد؟ برفرض اگر هم این باشد، آیا نباید به آنها مراجعه کرد؟
وقتی به مردم میگوییم برو پیش روانشناس ، از زبانشان زیاد میشنویم که بابا اینها خودشان
روانیاند؛ مشکل دارند. قطعاً این حرف یک مکانیسمِ دفاعیِ ناکارآمد است. از آنجا که خودشیفتگی
در خونِ ماست و دوست داریم حرفِ اول و آخر را خودمان بزنیم و خودمان را نیز عقل کل میدانیم،
رجوع بهروانشناس برایمان سخت است.
آنقدر سخت که مثلاً اگر با بچهمان مشکل پیدا کنیم، حاضریم دو میلیون برایش تبلت بخریم که صدایش
بریده شود، ولی مثلاً صدهزار تومان به یکروانشناس کودک ندهیم که مساله را کمی برایمان روشنتر کند.
حالا اینها به کنار. آیا روانشناس ها واقعاً روانیاند؟ اگر روانی نیستند، آیا خودشان زندگیهای موفق و درستی دارند؟
واقعاً نمیدانم. کارِ آماریِ درستی انجام نشده است که چیزی نشان دهد.
اما این را میدانم که زندگیِ فردیِ روانشناس با دانش او هیچ ربطی ندارد. روانشناسی بهخاطر
استفاده از پژوهشهای تجربی و تحلیلهای آماری،بیشترین دقت را در میان علوم انسانی دارد.
اما آیا اگر چون روانشناسی علم دقیقی است، روانشناس هم باید بهترین زندگی را داشته باشد،
و اگر نداشته باشد نمیتوان از دانشش استفاده کرد؟
مگر تمام کسانی که اقتصاد میخوانند سرمایهدارهای جامعهاند؟ مگر آنها که تربیت بدنی میخوانند
همه قهرمان المپیک هستند؟ مگر عادل فردوسیپور که بهترین تحلیلهای فوتبالی را می کند،
می تواند یک دریبل به علی دایی بزند؟ مگر شما تا حالا پیشِ دکترِ پوست و مویِ کچل نرفتهانید؟
مگر تا حالا ریههایی خودتان را به متخصصی که سیگار میکشد ندادهاید؟
دماغتان را جراحی عمل نکرده است که خودش سه کیلو دماغ دارد؟ و ….
روانشناس ، یک عقلِ منفصل است؛ از بیرون میایستند و می تواند شما را بهتر ببیند
و داوری کند و با دانشش راهنماییتان کند. لزومی ندارد خودش هم بهترین زندگی را
داشته باشد؛ هرچند که اگر داشته باشد، امتیاز بزرگی برای او محسوب میشود.
به قول استرنبرگ در کتابِ قصهی عشق:
ممکن است کسی در مقام روان درمانگر، در کار تجزیه و تحلیل روابط دیگران موفق باشد
اما در کار تجزیه و تحلیل خود موفق نباشد.
خرد میان فردی” به معنای خِرد رابطه شخصی با دیگران است و خِرد “درون فردی”
به معنای رابطهی شخص با خویشتن است.
این دو نوع خرد رابطهی چندانی باهم ندارند، یعنی صِرف اینکه کسی بتواند رفتار دیگران
را با موفقیت تجزیه و تحلیل کند، دلیل آن نمی شود که رفتار خود را نیز با موفقیت تجزیه
و تحلیل کند، و بالعکس.
واقعیت آنکه خودِ روان درمان گران نیز در روابط خود با همان مشکلاتی روبه رو می شوند
که مردم دیگر ممکن است روبرو شوند.
است و از این رو، بدن برای ارسال اکسیژن لازم به سلول ها باید سختتر
کار کند. در نتیجه فشار اضافی بر بدن، این شرایط می تواند به خستگی
منجر شود.خستگی یکی از نشانه های شایع پیری است که اغلب
نادیده گرفته می شود یا به شرایطی دیگر ارتباط داده می شود، اما در صورت
عدم درمان، خستگی در افراد مسن می تواند به افت عملکرد طبیعی منجر
شود.به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “بلمارا هلث“، خستگی
اغلب به عنوان یک نشانه در نظر گرفته می شود و نه یک بیماری و به طور
کلی با موارد دیگر مانند خواب آلودگی مفرط، گیجی و کسلی تفاوت دارد.
بسیاری از بیماران مسن این نشانه ها را به جای یکدیگر استفاده می کنند
و از این رو، شرایط برای پزشک به منظور تشخیص درست خستگی و این
که آیا نیاز به مداخله وجود دارد یا خیر دشوار می شود. افراد مسن احتمال
بیشتری دارد کاهش در سطوح هورمون هایی خاص را تجربه کنند و همچنین
از بیماری های مزمن رنج ببرند، که احتمال تجربه خستگی را افزایش می دهد.
مطالعه ای که در سال ۲۰۰۸ توسط دانشگاه کلمبیا انجام شد، نشان داد، بزرگسالان بالای ۶۵ سال
و پیرتر که از خستگی رنج می برند، احتمال بیشتری دارد از مشکلات مفصلی، بی اختیاری ادرار،
مشکلات شنوایی، افسردگی، و انزوای اجتماعی نیز رنج ببرند. پژوهشگران به این نکته اشاره داشتند
که کمبود انرژی و خستگی پایدار نباید به عنوان شرایطی عادی در نظر گرفته شوند و می توانند با
بیماری قلبی، مشکلات کلیوی، مسائل ریوی، و همچنین آرتریت و کم خونی مرتبط باشند.
خستگی می تواند در سطوح مختلف بر سالمندان تاثیرگذار باشد. از نظر جسمانی، آنها ممکن است
در انجام کامل فعالیت های عادی خود دچار مشکل شوند، به مدت زمان بیشتری برای استراحت نیاز داشته
باشند، با خطر افزایش یافته زمین خوردن مواجه باشند، و در هماهنگی حرکات خود دچار مشکل شوند.
از نظر ذهنی، نشانه های خستگی ممکن است در قالب کاهش هوشیاری، کاهش تمرکز، و افزایش
فراموشی نمایان شوند. نشانه ها ممکن است از لحاظ عاطفی نیز تجربه شوند و بیماران تحریک پذیری
بیشتر، عصبانی شدن سریعتر، افسردگی و انزوای بیشتر را تجربه کنند.
در سالمندان، خستگی می تواند به واسطه چندین موضوع زمینه ای شکل بگیرد. به طور کلی، خستگی
زمانی رخ می دهد که سوخت و ساز بدن، تامین اکسیژن، سطوح هورمونی، یا وضعیت ذهنی و عاطفی
مختل شوند. برخی از شایعترین دلایل شکل گیری خستگی شامل افسردگی، مشکلات گردش خون،
اختلال در تنفس، عدم تعادل هورمونی مانند کم کاری تیروئید، سوء تغذیه، و مشکلات متابولیک مانند
ابتلا به بیماری دیابت می شوند.
شرایط پزشکی خاص و بیماری های مزمن ممکن است دلیل شکل گیری خستگی در سالمندان باشند.
از جمله این بیماری ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
کم خونی زمانی شکل می گیرد که تعداد گلبول های قرمز خون پایین است و از این رو، بدن برای ارسال
اکسیژن لازم به سلول ها باید سختتر کار کند. در نتیجه فشار اضافی بر بدن، این شرایط می تواند به
خستگی منجر شود.
اختلالات خواب مانند آپنه خواب در چرخه های خواب اختلال ایجاد می کنند و می توانند مانع از تجربه استراحت
کافی شوند. این کمبود خواب مناسب در بلند مدت می تواند به خستگی منجر شود.
کم کاری تیروئید در میان سالمندان شایعتر است. افراد مبتلا به کم کاری تیروئید ممکن است در کنار خستگی،
موارد دیگری مانند افزایش وزن، یبوست و ریزش مو را نیز تجربه کنند.
موضوعات مرتبط با التهاب مانند آرتریت روماتوئید و لوپوس، می توانند موجب خستگی و همچنین سفتی مفاصل و درد شوند.
سلول های سرطانی به سرعت رشد می کنند و گسترش می یابند و بر همین اساس، بخش قابل توجهی
از منابع انرژی بیمار مورد استفاده قرار می گیرد که نتیجه ای جز احساس خستگی را در پی ندارد.
سندرم خستگی مزمن دارای یک محرک شناخته شده نیست، اما می تواند موجب تجربه خستگی
پایدار طی دوره ای چندین ماهه یا چندین ساله شود.
عفونت های مزمن مانند سل و اچآیوی می توانند موجب خستگی شدید در بیماران شوند.
اگر با خستگی دست به گریبان هستید، مراجعه به پزشک برای تشخیص دلیل این شرایط مهم است.
زمانی که علت دقیق خستگی مشخص شد و از این که با یک موضوع سلامت مرتبط نیست، اطمینان حاصل شد،
دنبال کردن مواردی که در ادامه به آنها اشاره می شود می تواند به تقویت سطوح انرژی کمک کند.
هنگامی که خسته هستید، ورزش ممکن است آخرین چیزی باشد که به ذهن شما خطور می کند،
اما پژوهش ها نشان داده اند که فعالیت جسمانی می تواند سطوح انرژی را افزایش دهد و به کاهش
خستگی کمک می کند. ورزش منظم می تواند عملکرد قلب، ریه ها، و عضلات را بهبود ببخشد و استقامت
شما را برای انجام فعالیت های دیگر افزایش دهد.
مصرف آب ناکافی موجب کم آبی بدن می شود که این شرایط می تواند خستگی و دشوارتر شدن انجام
فعالیت های روزانه را در پی داشته باشد. کم آبی بدن می تواند هوشیاری و تمرکز را نیز کاهش دهد،
از این رو، تامین آب مورد نیاز بدن هم برای وضعیت جسمانی و هم وضعیت روانی شما اهمیت دارد.
خواب کافی از تجربه احساس خستگی و خواب آلودگی که می توانند بر عملکرد روزانه شما تاثیرگذار باشند،
جلوگیری می کند. اگر نمی توانید خواب شبانه کافی داشته باشید، یک چرت کوتاه در طول روز می تواند
به افزایش انرژی شما کمک کند.
حمل وزن اضافی بدن می تواند ذخایر انرژی را بیش از وقتی که از وزن سالم بهره می برید، تخلیه کند.
کاهش وزن نه تنها می تواند سطوح انرژی را افزایش دهد، بلکه از فشار اضافی بر قلب نیز می کاهد.
مصرف وعده های غذایی کوچک و میان وعده ها هر سه تا چهار ساعت در طول روز می تواند جریان سوخت
و ساز را در سطوحی مناسب حفظ کرده و انرژی را افزایش دهد. البته باید از مصرف مواد غذایی سالم
و متعادل اطمینان حاصل شود.
خستگی در سالمندان ممکن است عوارضی را موجب شود که بر عملکرد روزانه آنها تاثیرگذار بوده و خطر
بیماری قلبی، مشکلات کلیوی، افسردگی، آرتریت، و اختلالات ریوی را در بیمار افزایش دهد. این خستگی
ممکن است به شرایط پزشکی دیگر مانند مشکلات خواب، سرطان، کم خونی، و اختلالات التهابی منجر شود.
اگر خستگی را تجربه می کنید، مراجعه به پزشک به منظور تشخیص دلیل و آگاهی از چگونگی مقابله و درمان آن مهم است.
منبع :عصر ایران