تحرک فیزیکی در روز به افراد در حفظ استقلال شأن کمک میکند. این حداقل میزان
تحرک جسمی میتواند مشوقی برای افراد مسن بی تحرک برای شروع سبک
زندگی پرتحرک باشد که فواید متعددی برای سلامت شأن خواهد داشت.
یافتههای محققان نشان میدهد یک ساعت تحرک فیزیکی متوسط تا شدید در
هفته این امکان را به افراد مسن میدهد که توانایی شأن در انجام مهارتهای
روزانه نظیر لباس پوشیدن یا عبور از خیابان را حفظ کنند. ورزش کاهش ریسک ناتوانی
حرکتی تا ۸۵ درصد و کاهش ریسک ناتوانی در انجام فعالیتهای روزانه تا حدود ۴۵
درصد میشود.
افسردگی، بسیاری از افراد میانسال را آزار میدهد. زمانی که این افراد، بخشی از
فعالیت و تحرک خود را از دست میدهند، ممکن است دچار افسردگی شوند. پیادهروی
و میزان شادی، ارتباط مستقیمی باهم دارند.
ورزشهایی مانند پیادهروی که برای سیستم قلبی و عروقی مفید هستند، به بدن
کمک میکنند تا هورمون آندورفین (آندورفین، هورمونی است که باعث میشود شما
شاد شوید و ثبات ذهنیتان افزایش پیدا کند) را ترشح کند.
همچنین پیاده روی روزانه موجب تقویت هوشیاری سالمندان شده و بدین ترتیب، عزت
نفس و اعتماد بعه نفس آنها افزایش مییابد.
پیاده روی با بهبود گردش خون و اثرات مثبت بر سلامت جسم و روح سالمند باعث بهبود
خواب او میشود. مطالعات حاکی از آن است که اختلالات خواب در افراد بین ۵۰ تا ۷۳
سال که یک ساعت پیادهروی میکنند، به میزان قابلتوجهی کاهش مییابد.
تاثیر پیاده روی بر سلامت جسمی سالمندان
تاثیر پیاده روی بر عملکرد ذهن و جسم سالمند
– بهبود گردش خون: فشار خون و غلظت خون از شایعترین بیماریهای دوران
سالمندی است. این مساله میتواند منجر به بیماری قلبی، دیگر بیماریهای شده
و خطر حیاتی برای سالمند داشته باشد. محققان دانشگاه تِنِسی دریافتهاند که پیادهروی،
گردش خون را بهبود میدهد و مزایایی مانند کاهش فشار خون و کاهش خطر ابتلا به
بیماریهای قلبی را به همراه دارد.
استخوانی ممکن است باعث شکستن سریع و آسان استخوانها شود. افراد مسنی
که در خطر پوکی استخوان هستند، برای حفظ تودههای استخوانی در سنین پیری، باید ورزش کنند.
کاهش توده عضلانی، یک امر طبیعی در دوران سالمندی است اما با ورزش کردن به طور
مرتب، کاهش توده عضلانی، ثابت و یا متوقف میشود. به علاوه پیادهروی باعث تقویت
پاها و ناحیه شکمی میشود.
است. این امر غالبا در نتیجه فقدان استحکام استخوان لگن و کاهش تعادل بدن، ایجاد
میشود. پیادهروی، استخوان لگن، شکم و بسیاری از عضلات را درگیر میکند که با هم
فعالیت کرده و به حفظ تعادل بدنی فرد کمک میکنند.
• افراد سالمندی که خواهان زندگی شاد، سالم و طولانیتری هستند، باید در نظر داشته
باشند که پیادهروی، خطر مرگ را کاهش میدهد.
اصولی که سالمندان باید هنگام پیاده روی رعایت کنند
سالمند محترم، هنگام پیاده به این نکات توجه داشته باشید
– کفش های راحت، کاملاً اندازه و بنددار بپوشید ، که پا را در خود نگهدارد و مانع تاثیر
ضربه به پا شود. همچنین جوراب های ضخیم نخی که عرق پا را جذب وپاها را حفظ کند بپوشید.
– لباس های راحت، سبک و متناسب با دمای هوا بپوشید. در تابستان لباس های با
رنگ روشن بپوشید. و در زمستان به جای یک لباس ضخیم، چند لباس نازکتر بپوشیدتا
بتوانید به تدریج با گرم شدن بدن در حین پیاده روی، لباس های خود را کم کنید.
– پیاده روی را با سرعت کم شروع کنید.
– دریک وضعیت متعادل و راحت راه بروید. سر را بالا نگهدارید، به جلو نگاه کنید نه به زمین.
در هر قدم بازوها را آزادانه در کنار بدن حرکت دهید. بدن را کمی به جلو متمایل کنید.
گام برداشتن را از مفصل ران و با گام بلند انجام دهید. روی پاشنه فرود آمده و با یک
حرکت نرم به جلو بروید. از برداشتن گام های خیلی بلند خودداری کنید.
– راه رفتن را درصورت امکان بدون توقف انجام دهید. ایستادن مکرر و شروع مجدد پیاده
روی مانــع تاثیرات مثبت آن می شود.
– در حین راه رفتن نفس های عمیق بکشید. با یک نفس عمیق از طریق بینی و با دهان
بسته ریه ها را از هوا پرکنید و سپس هوا را از دهان خارج کنید.
– سعی کنید زمان خاصی از هر روز را برای پیاده روی در نظر بگیرید که خسته و یا گرسنه
نباشید و در صورت امکان با دوستانتان پیاده روی کنید.
– اگردر سربالایی یا سراشیبی قدم می زنید، بــدن را به سمت جلــو متمایل کنید و برای
حفظ تعادل ، قدم های کوتاه تری بردارید.
– مدت زمان پیاده روی و مسافتی که طی کرده اید را هر روز در تقویم خود یاد داشت کنید.
هفته ای یک بار مدت زمان پیاده روی را افزایش دهید.
– در اواخر پیاده روی به تدریج قدم های خود را آهسته تر کنید. می توانید حرکات انعطاف
پذیری را نیز انجام دهید و با این کار کم کم بدن خود را سرد کنید.
– اگر در حین پیاده روی دچار درد قفسه سینه، تنگی نفس و یا پا درد شدید فوراً استراحت
کنید و با پزشک مشورت نمایید.
– زمانی که خسته یا گرسنه هستید ورزش نکنید.
منبع :بیتوته
در این مقاله روش هایی مطرح شده که به کمک آنها می توان به سالمندان
روحیه داد و آنها را به انجام کارهای مختلف تشویق کرد.
سالمندان بخش بزرگی از جوامع ما را تشکیل می دهند. عواملی همچون پیشرفت ها
و دستاوردهای پزشکی، بالا رفتن سطح کیفی زندگی و همچنین افزایش امید به زندگی
از جمله مواردی هستند که باعث شده تا جوانان نسل های قبل، امروزه حتی سنینی
بیش از ۸۰ سال را نیز به خود ببینند.
امروزه سالمندان بخش بزرگی از جوامع ما را تشکیل می دهند. عواملی همچون پیشرفت ها
و دستاوردهای پزشکی، بالا رفتن سطح کیفی زندگی و همچنین افزایش امید به زندگی
از جمله مواردی هستند که باعث شده تا جوانان نسل های قبل، امروزه حتی سنینی
بیش از ۸۰ سال را نیز به خود ببینند.
با این اوصاف، برای نسل جدید، زندگی کردن و ارتباط صحیح داشتن با سالمندان چالشی
مهم است که نیاز به آگاهی، ترفند و مهارت های درون فردی دارد. در این مقاله روش هایی
مطرح شده که به کمک آنها می توان به سالمندان روحیه داد و آنها را به انجام کارهای مختلف
تشویق کرد.
جوانان و بزرگسالان برای انجام دادن ضرورت های زندگی شان مدام تشویق به هدف گزینی
می شوند. داشتن اهداف برای سالمندان نیز مفید است. هدفمند بودن به سالمندان انگیزه
داده و در آنها حسی آمیخته از مفید بودن و بالیدن به خود ایجاد می کند.
بنابراین داشتن اهداف روزانه مانند ورزش های ساده، انجام یک کاردستی کوچک که به
راحتی انجام شود، هدف های معقولی هستند که می توانند به سالمندان روحیه و انگیزه
ادامه زندگی دهند. در ضمن هنگام انجام این کارها، آنها را همراهی کنید و مراقب باشید
قدم های کوتاه برداشته و حین انجام کارها، از آنها تعریف کنید.
تایید و تشویق برای انجام کارهای ساده ممکن است برای جوانان چندان مفهومی نداشته
باشد اما برای سالمندان بسیار باارزش است.
۲- از آنها بخواهید خاطرات و تجربیات خود را با شما در میان گذارند.
برآورده شدن نیازهای اولیه: ارتباط
برآورده شدن نیازهای ثانویه: مصاحبت، امنیت عاطفی
ممکن است برای برخی از افراد تصورش سخت باشد، اما سالمندان، زمانی جوان و پر از
انرژی، شور و عشق، جاه طلبی و رویا بودند. اگر به حرف های آنها گوش کنید، روزهای
جوانی شان پر از ماجراجویی، لحظات پرشور عشق بوده است که می توان از کتاب زندگی
شان، حکایت ها شنید.
اگر علاقه مند به شنیدن آن داستان ها باشید، آنها با شور و اشتیاق خاطرات شان را برای
تان تعریف می کنند و شکوه گذشته شان را به یاد می آورند. درضمن، اگر سالمندان خانواده تان
از خانه و کاشانه خود دور هستند و در جای دیگری زندگی می کنند، سعی کنید اطراف آنها
را با خاطرات مثبت مثل عکس ها، کارت پستال های، صنایع دستی، موسیقی، فیلم ها،
جوایز و افتخاراتی که در گذشته به دست آورده اند، پر کنید. اجازه دهید این خاطرات خوب،
زندگی آنها را غنی کرده و بگذارید در مورد آنها با شما گفتگو کنند. همیشه از گذشته و
خاطرات شان بپرسید و زمان هایی برای شنیدن به آنها اختصاص دهید.
علاوه بر این، سالمندان خانواده خود را تشویق کنید تا در مورد زندگی خود صحبت کرده و
خاطرات خود را به شکل زندگینامه، بنویسند. نوشتن خاطرات از لحاظ روانشناسی بسیار
مفید بوده و باعث می شود تا توانایی شناختی آنها تقویت شده و از لحاظ احساسی و اجتماعی
فعال باقی مانده و عزت نفس خود را حفظ کنند. همچنین سعی کنید در مورد جزئیات خاطرات
و زندگی آنها سوال پرسیده و آنها را وادار کنید از تجربیات خود با جزئیات بیشتری صحبت کنند.
درضمن، حین گفتگو به شرایط احساسی شان توجه کرده و با دقت به صورت و چشمان آنها نگاه کنید.
سالمندان خانواده خود را تشویق کنید تا در مورد زندگی خود صحبت کند
۳- آنها را به استفاده از فناوری های روز تشویق کنید.
برآورده شدن نیازهای اولیه: همبستگی، ارتباط
برآورده شدن نیازهای ثانویه: استقلال، امنیت
اینترنت و شبکه های اجتماعی، فرصت هایی عالی برای سالمندان فراهم می کنند.
آنها می توانند از طریق این فناوری ها با دوستان و اعضاء خانواده خود ارتباط داشته باشند.
همچنین خانواده ها و دوستان می توانند بدین ترتیب بدون استرس و فشار زیاد با
سالمندان، زود به زود، ارتباط برقرار کرده و از شرایط روحی، ذهنی و فیزیکی آنها باخبر شوند.
البته فراموش نکنید که تماس از طریق اینترنت هرگز نمی تواند جای ارتباط چهره
به چهره و روابط نزدیک را کاملا پرکند. اما به هر حال، بسیاری از سالمندان بدون
اینترنت و شبکه های اجتماعی، احساس دور افتادگی و تنهایی می کنند. مطالعات
نشان می دهد که زیرساخت های شبکه های اجتماعی که ابتدا بیشتر توسط جوانان
استفاده می شد؛ امروزه استفاده از آنها در میان سالمندان، به طور چشمگیری رو به
افزایش می باشد.
۴- کاری کنید که احساس سودمندی کنند.
برآورده شدن نیازهای اولیه: ارتباط، استقلال
برآورده شدن نیازهای ثانویه: همبستگی، امنیت
بسیاری از افراد سالمندی که قدرت شناختی شان هنوز فعال است، حتی با وجود
محدودیت های فیزیکی، همچنان دوست دارند که مفید باشند. بنابراین، موضوعات
و وظایفی که به آنها علاقه داشته و احساس راحتی می کنند را شناسایی کرده و
به آنها معرفی نمایید. مثلا، در مورد مشکلات و موارد زندگی خود با آنها مشورت کرده
و نظرشان را جویا شوید. یا اینکه در مورد تصمیم های مهم خود در زندگی با آنها صحبت
کرده و عقایدشان را بپرسید. یا اینکه برخی از کارها و یا وظایفی که برایشان ساده است
و از عهده آنها به خوبی برمی آیند را به آنها بسپارید.
۵- آنها را تشویق کنید تا مهارت های سازگاری با شرایط و انعطاف پذیری را تمرین کنند.
برآورده شدن نیازهای اولیه: استقلال، امنیت
برآورده شدن نیازهای ثانویه: ارتباط
از آنجایی که توانایی های شناختی و تحرکات فیزیکی در افراد مسن کاهش می یابد،
انواع مهارت های مقابله و سازگاری با این شرایط را به آنها بیاموزید تا بتوانند کیفیت
زندگی شان را حفظ کنند. از این مهارت ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
* تعیین اهداف کوچک و قابل دسترسی
* خرد کردن اهداف به موارد کوچک تر و قدم های کوتاه برداشتن
* کمک به آنها که اهداف واقعی تری برای خود انتخاب کنند.
* اجازه دهید سالمندان خودشان در انتخاب کاری که می توانند انجام دهند، تصمیم بگیرند.
* به آنها برای رسیدن به اهداف شان، تا جایی که واقعا لازم است، کمک کنید.
بیشتر بخوانیم :
چرا نباید سالمندان را به خانه سالمند ببریم؟
نگهداری سالمند در منزل و توجه به رژیم غذایی و بهداشت سالمند در منزل
در طول تاریخ افراد زیادی در دوران سالمند ی نبوغ خود را ظاهر ساخته اند،
مثلا گوته اثر جاودانه خود را در ۸۲ سالگی به اتمام رساند. سوفوکل نمایشنامه
ادیپ شهریار را در هفتاد سالگی کامل کرد و مهاتما گاندی در اواخر هفتاد
سالگی نهضت سیاسی جدیدی را به راه انداخت. اصطلاح پیر خردمند از
همین جریانات شکل گرفته است….
سالمند ی مرحله نهایی رشد برای بازنگری و روشن کردن و معنا بخشیدن به
است که بتواند با واقع بینی و انعطاف پذیری خود را با تغییرات و فقدانها سازگار
سازد و این سالهای عمر خود را با احساس ارزشمندی و موثر بودن بگذراند.
آنچه از همه مهمتر است این است که فرد ماحصل و میوه زندگی خود در سالهای
گذشته را در این دوره زندگی، خواه در وجود فرزندان، خواه در روابط انسانی با
دیگران و یا در آثار تولیدی و خدمات فرهنگی، اجتماعی یا اقتصادی احساس کند
و زندگی خود را معنا دار ببیند.
افرادی که احساس خوبی از زندگی دارند یا قادرند شایستگی های خود را نشان
دهند و احساس قوی از خود داشته باشند، در دوره پیری نیز زندگی معنا دار تری
دارند و به احساس کمال انسانی خود دست می یابند.
زندگی سعادتمندانه در سالمند ی نیز مقدور است به شرط آنکه زندگی گذشته فرد
ثمربخش بوده باشد و به آخرین مرحله حیات خویش با نگرشی مثبت نگاه کنند. در چنین
صورتی بازنگری مکرر تجارب گذشته در غروب زندگی لذت بخش خواهد بود. در حالی
که در برخی از نقاط دنیا در مورد سالمند ی و دوران پیری نگرشی منفی وجود دارد، اما
در پاره ای از جوامع دنیا از جمله کشور خودمان سالمند از مقام و منزلت خاصی برخوردار
است. این نگرش در تصویری که در کتابهای آسمانی از کهنسالان ارایه می کنند نیز
دیده می شود.
نوع نگرشی که افراد جامعه به سالمند ی دارند قطعا در سبک زندگی سالمند ان نیز
بسیار موثر است. این در حالی است که تغییرات اجتماعی و افزایش دانش عمومی،
آگاهی مردم را از فرآیند پیری بیشتر کرده است.
این روزها دیدن یک فرد ۷۵ ساله در پارکهای شهرمان، با لباسی ورزشی و در حال دویدن
دیگر عجیب نیست در حالی که شاید پنجاه سال پیش چنین کاری با تعجب مردم همراه بود.
یا دیدن یک خانم مسن در نیمکت های دانشگاه شکلی غیر عادی داشت اما الان با چنین
شرایطی مواجه نیستیم.
پس همه این شواهد نشان می دهد که نوع نگاه ما به این دوره از زندگی، نحوه تعامل مان
با سالمندان، دخالت دادن آنها در نقشهای مختلف خانوادگی و اجتماعی، حفظ حرمتهای آنها
در کلیه شئونات زندگی و .. بر دیدگاه سایر اعضای خانواده و در ادامه در میان افراد جامعه
تاثیر بسزایی خواهد داشت.
با همه این ارزشهایی که در مورد دوران سالمندی مطرح شد، این دوران نیز می تواند با مشکلات
یا حتی افتی در زمینه جسمانی، شناختی و اجتماعی همراه باشد که مناسب با این
تغییرات گاه شاهد خلق تنگ، بی حوصلگی و حتی گاه افسردگی در سالمندان خود هستیم
که همه این موارد دست در دست هم داده و تعامل با سالمند را دشوار می کند.
حال آنکه اگر مراقبان در توجه و رسیدگی به والدین سالمندشان دقت کافی را به خرج داده
و مهارت های مقابله ای لازم جهت مواجهه با مشکلات این سنین را داشته باشند قطعا الگویی
خوب برای فرزندان خود بوده و از این طریق دوران سالمندی و کهنسالی خود را نیز بیمه می کنند.
جو خانوادگی و ارزشها و تاثیر آن بر تربیت فرزندان
جو خانوادگی فضای ارتباط عمومی خانه را به وجود می آورد که توسط والدین پایه گذاری
می شود. جو را می توان دامنه ای از گرمی تا سردی، همیاری تا رقابت، محبت آمیز تا
تنفر آمیز، محترمانه یا اهانت آمیز،آرام بخش یا پرتنش و ..دانست. جو خانوادگی الگویی
از روابط انسانی برای فرزندان است و به وسیله ارزش های خانوادگی پایه گذاری می شود.
ارزش خانوادگی به هر چیزی که برای والدین مهم باشد، اطلاق می شود. توجه داشته باشید
که اعضای خانواده مجبور نیستند بر سر موضوعی مورد اختلاف به توافق برسند بلکه
این مهم است که هر یک از آنان به طریقی برای آن ارزش قایل شود.
علیرضا و پروانه هر دو کارمند، خانواده دوست و بسیار عاطفی بوده و در حال بزرگ کردن
بچه هایشان هستند. امین ۱۱ ساله و آرش ۱۵ سال دارد. والدین پروانه و علیرضا هر دو
سالخورده و ناتوان شده اند و برای انجام امورات مختلف زندگی شان نیازمند کمک و
حمایت اطرافیان هستند.
پروانه و علیرضا هر دو برای اینکه بتوانند به امورات والدین خود رسیدگی کنند، دو روز
در هفته را صرف والدین شان می کنند و از طرف دیگر خود را موظف کرده اند که در اواخر
هر هفته یک شب را منزل والدین خود بمانند تا بتوانند توجه و رسیدگی بیشتر به آنها داشته باشند.
آنها هرگز دیگری را به خاطر توجه به والدینش شماتت نکرده و ارزش زیادی برای مراقبت
از سالمندان قایل هستند.علیرضا و پروانه معتقدند نحوه رفتار آنها با والدین سالمندشان
الگویی برای امین و آرش است و در نحوه سالمندی خود آنها نیز تاثیر گذار خواهد بود. از
آنجا که توجه و رسیدگی به والدین سالمند برای علیرضا و پروانه مهم است، این رسیدگی
برای آنها تبدیل به ارزش خانوادگی شده تا برای فرزندانشان هم درآینده مهم باشد.
زندگی سعادتمندانه در سالمندی مقدور است به شرط آنکه زندگی گذشته ثمربخش باشد
نقش الگوها
بچه ها ، بزرگسالان مهم زندگی خود را الگو قرار می دهند. آنان به رفتار افراد بالغ بسیار
توجه می کنند و از آن تقلید میکنند. ممکن است ما ارزشهای معینی را موعظه کنیم، ولی
اگر اعمال ما با کلمات مان هم خوانی نداشته باشد، آنچه بچه های ما به آن توجه می کنند، رفتار ماست.
فرزندان از والدین و بزرگسالان دیگر می آموزند حفظ احترام یعنی چه. وقتی پدر و مادر
برای یکدیگر و برای بزرگترهای فامیل و سالمندان ارزش و احترام قایل شوند فرزندانشان
شوند، با احترام و همیاری به عنوان ارزشها همساز می شود و آن را در دیگر روابط شان به کار می برند.
فرزندان ارزشهای متعالی در زندگی شان را با مشاهده کردن اعمال و رفتار والدین یاد می گیرند.
بنابراین سعی کنید الگوی کامل و مناسبی از انجام ارزشهای مورد نظرتان باشید تا فرزند
شما با دیدن این ارزشها در وجود شما، به طرف آنها راغب شود.
در حقیقت والدین اولین معلم فرزندان هستند. والدین هستند که می توانند نقش الگوی
مثبت و منفی را برای فرزندان خود ایفا کرده و ارزشها را در زندگی فرزندان خود درونی کنند.
وقتی فرزند شما همواره شاهد و ناظراحترام، توجه و محبت بی دریغ شما به والدینتان باشد
و وقتی مشاهده می کند که بین رفتار و گفتار شما در زمینه های انسان دوستانه فاصله ای
نیست، ناخودآگاه کردار شما را سرمشق خویش قرار داده و این ارزشهای اخلاقی را می آموزد.
پس سعی کنید در دوران سالمندی والدین تان الگویی خوب و شایسته برای فرزندانتان باشید
تا از این طریق بتوانید ارزشهای اخلاقی را در وجود فرزندانتان نهادینه کنید.
مراقب والدین تان باشید
– افراد کهنسال عموماً تصور می کنند نظر و فکرشان برای هیچکس مهم و جذاب نیست
اما اگر شما به آنها اجازه حرف زدن داده به صحبتهای آنها توجه کنید، باعث می شود که
آنها از لحاظ خلق و خو آرام تر و نرم تر شوند.
– صبور باشید و با سعه صدر از کنار غرولندهای والدین مسن بگذرید . خودتان را کنترل کنید
و اگر کنترل شرایط برای تان سخت است موقعیت را ترک کرده و به خودتان تنفس دهید تا
آرامش قبلی تان را حفظ کنید، وقتی به آرامش لازم رسیدید ، با انرژی بیشتری می توانید
برگردید و کارتان را تکمیل کنید.
– زمانیکه والدین سالمندتان بداخلاقی می کنند به آنها لبخند بزنید، اگر لبخند زدن برای تان
دشوار است سریع بحث را عوض کنید و در نهایت اگر شرایط باز هم برای تان دشوار شد،
موقعیت را ترک کنید، از این طریق کنار آمدن با شرایط سخت را به فرزندتان بیاموزید.
– عادت کنید که با کلیه اعضای خانواده اعم از والدین سالمند و فرزندان و همسرتان، زیاد
صحبت کنید. در مورد همه چیز و همه شرایط(اعم از اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی)
صحبت کنید. صحبت کردن با اعضای خانواده در مورد موضوعات مختلف، باعث از بین رفتن
احساس تندخویی و بی کسی در سالمندان نیز می شود. این موضوع باعث می شود به
احساس خوبی دست یافته و حس کنند آنها نیز چیزهای خوبی برای سهیم شدن با گفتگوهای شما دارند.
– حفظ حرمتها در همه شرایط را فراموش نکنید. به خاطر داشته باشید که والدین شما
همیشه نیازمند توجه و رسیدگی شما نبوده اند، بلکه سالهای طولانی با تلاشهای بی دریغ
خود، شما را به این مرحله رساندند. بنابراین حفظ شان و شخصیت آنها و رعایت احترامشان وظیفه شماست.
منبع: تبیان
سازمان بهداشت جهانی می گوید: شواهد قوی در دست است که نشان می دهد،
کسانی که با پیر شدن، نگاه منفی به خودشان دارند، با این نگاه عمر خودشان را
کوتاه می کنند. پس هیچگاه از افزایش سن و سالمندی نترسید.
تحقیقات نشان می دهد، افراد بالای ۵۰ سال که به افزایش سن خود با دید مثبت
نگاه می کنند و آن را یک تجربه شیرین می دانند، به طور متوسط ۵.۷ سال بیشتر از
افرادی که چنین طرز فکری ندارند، زندگی می کنند. حال اگر پیری را بیماری متابولیسم
در نظر بگیریم، چندان شگفت انگیز نخواهد بود اگر بگوییم سوختی که به بدن می رسد
بر طول عمر انسان اثری غیرقابل انکار خواهد داشت. مدارک مستدلی نشان می دهد،
ورزش کردن و فعالیت های بدنی بر کند کردن روند نشانه های پیری در بدن اثر غیر
قابل انکار دارد. اما چطور وقتی وارد دهه شصت زندگی شدیم از افزایش سن و
پیری واهمه نداشته باشیم؟
بسیاری از افراد در دهه های شصت یا بالاتر اغلب از سن خود به عنوان بهانه ای برای
اجتماعی نبودن استفاده می کنند و با اشاره به فعالیت های مختلف آنها را مختص نسل
جوان تر می دانند که قطعا چنین نیست. افزایش سن به تنهایی، عامل خطر بروز افسردگی
به حساب نمی آید ولی تنها ماندن آنها و دور شدن از فرزندان عاملی مهم برای بروز
افسردگی است وگرنه سن بهانه است.
بنابراین اگر می خواهید طول عمر بیشتری داشته باشید، نخست از طرز فکرتان شروع کنید.
درست اندیشیدن در زندگی، علاوه بر این که ممکن است برای شما دستاوردهای بسیار
مطلوبی داشته باشد، در افزایش طول عمر شما نیز موثر است.
از چه می ترسیم؟
اما ترس ما از چیست؟ وقتی پیر می شوید بدنتان دچار تحولاتی می شود. پوست
صورت و دست هایتان شل شده و چروک برمی دارد. زنان دیگر قادر به بچه دار شدن
نیستند. اما دیگر از چه واهمه داریم؟
جمع های دوستانه را گسترش دهید
هرچه پیرتر می شویم، اینکه برای کسی مهم باشیم و حداقل با یک نفر احساس
ارتباط عمیق کنیم هم مهمتر می شود. این افراد چه خانواده و چه دوستانتان باشند،
اگر بطور مداوم با آنها در تماس باشید، مرتب به آنها تلفن کنید و با آنها بیرون بروید،
دیگر برایشان مهم نخواهد بود که ظاهرتان چه شکلی باشد و آنچه در عمق وجود
شماست برای آنها مهم می شود.
دیدگاهی مثبت و عالی نسبت به پیر شدن پیدا کنید
همه ما می دانیم که دنبال کردن یک رژیم غذایی سالم از میان همه گروه های
غذایی بدنمان را تقویت کرده و از بروز بیماری ها جلوگیری می کند. ورزش مناسب
و منظم نیز هم از نظر جسمی و هم فکری به ما انرژی می دهد. اما سعی نکنید
دنبال سلامت ایدآل باشید یا از مریض شدن بترسید.
با مطالعه زیاد و خوب گوش دادن می توانیم با افراد و نظرات مختلفی آشنا شویم.
زندگی درونی ما تقویت شده و با کنجکاوی و نظم، یادگیری، پذیرش، و ساخت
چیزهای تازه گذشته مان را بهتر درک می کند.
با ارتباط برقرار کردن با زیبایی جهان، قدرت خلاقیت و ساخت چیزهای جدید و پیدا
کردن راه حلهای تازه را در خودمان آزمایش می کنیم. چه در هنر باشد، چه در باغبانی،
چوب بری و یا در ارتباطاتمان، حس می کنیم چیزی قوی تر ما را سرشار می کند، از
ذهن و فکرمان می گذرد و جهان را و خودمان را غنی تر و زیباتر می سازد.
وقتی راه می روید، کوه نوردی می کنید، یا کنار ساحل دریا استراحت می کنید، نفس
عمیق بکشید و به زیبایی جنگل ها، کوه ها، و دریاچه ها فکر کنید. با گذشت سالها چنین
ارتباطی با طبیعت حس ارتباط با چیزی ماندگار، جادویی و آرامش بخش به ما می دهد.
وقتی به این فکر می کنم که چطور می توانم به بهترین صورت وقتم را بگذرانم، آنچه
که از من پس از مرگم باقی می ماند اهمیت زیادی برایم پیدا می کند. به همین خاطر
است که خوب است بیشترین زمان تان را با بچه هایتان بگذرانید و تا می توانید با آنها
خوش باشید. با این کار خوبی درون شما در آنها هم ریشه می دواند و آنها هم تا آخر عمر با آن زندگی می کنند.
چند قدم قبل از سالمندی آنجا که کمی حال و هوای افزایش سن سراغ تان میاید و
غریبه ها پدر جان و مادرجان صدایتان می کنند، درست در کوچه و پس کوچه همان
حوالی، پنجره ای زیبا به زندگی بگشایید و دوستی هایتان را گسترش دهید. اصلا
می دانید دهه پنجاه زندگی به فکر حساب پس اندازی به نام دوستی باشید و خیال تان
راحت باشد، درصد سودش زیاد است. درست نرسیده به دهه شصت و هفتاد زندگی
شادی های زندگی را تکرار کنید و نگذارید آنها کمرنگ شود. یادتان باشد سرمایه فرهنگی
جامعه شما هستید و فرزندان امروز نیازمندند تا زندگی را شما برایشان سرمشق کنید
و دعا کنید سالمندی خوبی داشته باشند.
منبع: تبیان
بهترین راه برای از بین بردن استرس کودکان
میشود که از بیرون یا درون بر بدن انسان وارد میشود و متابولیسمهای روانشناختی
او را تغییر میدهد. او ادامه میدهد: در دستهبندی استرسها میتوان آنها را به ۳ دسته
«خوب»، «خنثی» و «بد» تقسیم بندی کرد؛ استرسهای خوب شامل خبرهای خوب، تغییر
مقطع تحصیلی، جابهجایی و نقل مکان به خانه جدید برای کودک است.
استرسهای خنثی اما اخباری چون اخبار زلزله، قتل و … هستند که تأثیر مستقیمی روی
کودک و خانوادهاش ندارد. ولی استرسهای بد مانند فوت، جدایی والدین، تنبیههای بدنی
و آزار جنسی استرسهایی با شدت بیشتر و اثرات پایدارتری در کودکان است.خدایی اضافه میکند:
بریزد، معمولا خود را به صورت علایم جسمانی و گاهی اوقات علایم روانشناختی
نشان میدهد: تنگی نفس، تیر کشیدن قفسه سینه، دل درد و تپش قلب از جمله
علایم جسمانی، گوشهگیری، گیجی، بیتمرکزی، بیعلاقگی به بازی یا صحبت کردن
با دیگران و افت تحصیلی از علایم روانشناختیِ ناشی از استرس در کودکان است.
افت تحصیلی از علایم روانشناختیِ ناشی از استرس در کودکان است
خدایی همچنین به چگونگی مدیریت استرس کودکان میپردازد و میگوید:
بسیاری از والدین در هنگام مواجهه با علایم استرس و اضطراب در کودکشان،
شروع به سوال پرسیدن از او میکنند و با حالت تحکم و بازپرسی از کودک
میخواهند که دلیل استرس و تنشهای روانی خود را بازگو کند؛ اما غافلند
از اینکه کودکان نمیتوانند احساسات خود را به خوبی بیان کنند. به گفته
خدایی، نخستین قدم برای مدیریت استرس کودک، صحبت کردن با او به زبان
خودش، یعنی زبان کودکی است. او میگوید: والدین باید سعی کنند از روشهای
کودکانه به دنیای فرزندانشان راه پیدا کنند، او را بشناسند و به تدریج با او دوست شوند.
ایشان تأکید میکند: زمان بیشتری را به کودکان خود اختصاص دهند
و هیچگاه برای پیدا کردن دلیل استرس او عجله نکنند. صبور باشند،
و این را بدانند که ۹۰ درصد مشکلات با بیان استرس برطرف میشوند.
خدایی میگوید: به جای پرسیدن سوالات مستقیم، به شکل غیرمستقیم،
برای مثال استفاده از اسباب بازی، بازیهای فکری، جدول یا داستانپردازی
از کودک بخواهید درباره مشکلش با شما صحبت کند. به کودک خود توهین
نکنید. اصطلاحات مثبتی که بار تحقیر دارند مثل «تو دیگه بزرگ شدی، مرد
خونه شدی… این چه رفتاریست که داری؟» را به کار نبرید و سعی نکنید کودک
خود را واردار به تغییر در رفتارش کنید. به شکل بازپرسی و با نیت کشف استرس
نباید با کودک برخورد کرد.
خدایی با اشاره به اینکه بسیاری از کودکان در جمعهای خانوادگی، هنگام غذا خوردن
یا تفریح کردن و تماشای تلویزیون حرفهای خود را بیان میکنند، میگوید: تا حد ممکن
از جر و بحثهای خانوادگی، بزرگنمایی مشکلات و بازگویی اخبار حوادث در خانه
خودداری کنید. محیط خانه برای کودک باید شاد باشد. سعی کنید برای کودک حدود
اختصاصی مشخصی مانند میز یا کمد اختصاصی در نظر بگیرید تا بتواند در این فضا
تنها باشد و کمی با خودش خلوت کند.
خدایی میگوید: بسیاری از کودکان مضطرب، به مرورِ زمان، وسواسی میشوند، مثلا
شرایط را مدام چک میکنند، سوالات تکراری میپرسند و رفتارهای تکراری از خود نشان
میدهند که نشان از رفتار وسواسی ناشی از منشی اضطرابی است.
منبع:ninisite.com